دایره وار. [ ی ِ رَ / رِ ] ( ص مرکب ) مانند دایره. چون دایره. دائره وار. گردهمچون دایره. دایره کردار. برسان دایره : بگرد نقطه ٔعالم سپهر دایره وارندیده شبه تو چندانکه میکند دوران.سعدی.
round (صفت)چنبری، مدور، دایره وار، گرد، گردی، مهره مانند، بی خردهcircular (صفت)غیر مستقیم، چنبری، مدور، دایره ای، دایره وار، مستدیر، چرخی