داود عمون

لغت نامه دهخدا

داود عمون. [ وو ع َم ْ مو] ( اِخ ) ابن انطون عمون شاعری نیکوشعر و از مردان قضاست در دیرالقمر لبنان زاده شد و به مصر رفت و اقامت اختیار کرد. پس از چندی به لبنان بازگشت و عهده دارمشاغلی چند گردید. ( از الاعلام زرکلی چ 1 ج 1 ص 303 ).

فرهنگ فارسی

ابن انطون عمون شاعری نیکوست شعر و از مردان قضاست در دیر القمر لبنان زاده شد و به مصر رفت و اقامت اختیار کرد ٠

پیشنهاد کاربران

بپرس