بود دانشومند و هم پهلوان
نبیند کسی پیر ازینسان جوان.
فردوسی.
گر ایدون که زینسان بود پادشابه از دانشومند ناپارسا.
فردوسی.
دگر دانشومندکو از بزه بترسد چو چیزی بود بامزه.
فردوسی.
بشد دانشومند نزدیک شاه سخن گفت از پهلوان سپاه.
فردوسی.
|| ابوریحان بیرونی این کلمه را به معنی فقیه آورده است. و در اصطلاح قدما، دانشمند نیز باین معنی بوده است چنانکه ذیل کلمه دانشمند شواهدی از آن بنقل افتاد : ولیکن دانشومندان اندر شاخهاء فقه روز از سپیده دمیدن دارند. ( التفهیم ص 69 ).