دانست
/dAnest/
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
دانست ( دانش ) پنهان.
دانست نهان.
دانست ناآشکار.
دانست نانموده.
دانست ناشناخته.
دانست ناشناس.
دانست نایافته.
دانست نایافت .
دانست نادریافته.
دانست نادیده.
دانست در پرده:
علم غیب.
دانست نهان.
دانست ناآشکار.
دانست نانموده.
دانست ناشناخته.
دانست ناشناس.
دانست نایافته.
دانست نایافت .
دانست نادریافته.
دانست نادیده.
دانست در پرده:
علم غیب.
سلیم
دانست: آگاهی یافتن.
دانست: آگاهی یافتن.
دانست:تفهیم
" نشست و برخاستهای دانستی ":مجالس و محافل علمی.
قبول داشت ، پذیرفت
در نظر گرفت