دانباران

لغت نامه دهخدا

دانباران. [ دام ْ ] ( اِخ ) ( دانبران ) دهی جزء دهستان ابرغان بخش مرکزی شهرستان سراب واقع در 29هزارگزی جنوب باختری سراب و پنج هزارگزی شوسه سراب به تبریز جلگه است و معتدل و دارای 1313 تن سکنه. آب آن از چاه و محصول آن غلات و حبوبات و شغل مردم آن زراعت و گله داری و راه آنجا مالروست. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

پیشنهاد کاربران

درگذشته به نام های ( دَمبَران ) ( دَنبَران ) ( دامبَران ) ( دانبَران ) ( دامباران ) تلفظ میشده است و در اسناد رسمی به جای مانده از دوران پهلوی اول اسامی دکر شده موجود است. دارای جمعیت 1090 نفر میباشد.
...
[مشاهده متن کامل]
شغل اکثریت مردم آن از کشاورزی به کارهای ساختمانی گرایش پیدا کرده و اکثر جمعیت جوان آن در شهر ها مشغول کارهای ساختمانی نظیر کچ کاری ؛ کاشی کاری و بنایی هستند. تمامی خدمات ارتباطی در این روستا دایر است و جاده آن ماشین رو است . کاربری های قدیمی در حال تبدیل به بافت های نوساز میباشد و طرح هادی روستایی در آن به اجرا در آمده. دین مردم آن اسلام شیعه میباشد و زبان آن ها ترکی آذربایجانی است.

در گذشته ( دمبران ) ( دنبران ) ( دامبران ) ( دانبران ) و ( دانباران ) نیز تلفظ گردیده است.

بپرس