دانایی

/dAnAyi/

مترادف دانایی: آگاهی، حکمت، خرد، دانش، علم

متضاد دانایی: نادانی

معنی انگلیسی:
knowledge, learning sagacity, wisdom, learning, savvy

فرهنگ فارسی

۱ - آگاهی وقوف . ۲ - علم معرفت دانش : ( دانایی توانایی است ) .

فرهنگ معین

[ په . ] (حامص . ) ۱ - آگاهی ، وقوف . ۲ - علم ، دانش .

فرهنگ عمید

۱. زیرکی، هوشیاری، خردمندی: هرکه در او جوهر دانایی است / در همه چیزیش توانایی است (نظامی۱: ۸۳ ).
۲. عالم بودن، دانا بودن

مترادف ها

knowledge (اسم)
سامان، اگاهی، اطلاع، معرفت، علم، بصیرت، فضیلت، عرفان، دانش، دانایی، وقوف

sagacity (اسم)
فراست، زیرکی، ذکاوت، هوش، ژرفی، دانایی، هوشمندی

wisdom (اسم)
معرفت، خرد، حکمت، فضیلت، عقل، دانش، دانایی، فرزانگی

sapience (اسم)
عقل، دانایی

فارسی به عربی

حکمة

پیشنهاد کاربران

خردمندی
⬛ دانا ⬛
Shrewd
Canny
Astute
Prudent
Thoughtful
Sapient
Profound
Sage
Knowledgeable
Sagacious
Savvy
Savant
Wise
Intelligent
⬛ دانایی ⬛
Shrewdness
...
[مشاهده متن کامل]

Wisdom
Acuity
Insight : بینش
Awareness : آگاهی
Sagacity
Thoughtfulness
Intelligence
Knowledge
Tact : تدبیر - درایت

آگاهی، حکمت، خرد، دانش، علم
فهم

بپرس