دان دان
/dAndAn/
لغت نامه دهخدا
- دان دان بیرون زدن ؛ دانه ها بیرون آمدن بر اندام در بیماری سرخک و آبله مرغان و حصبه و جز آن.
فرهنگ فارسی
مترادف ها
زننده، هرزه، خشن، زبر، نا هموار، پوسته پوسته، دان دان
پیشنهاد کاربران
دان دان : [عامیانه، اصطلاح] متفرق و پراکنده.