همچو طفلان جملگی دامن سوار
گوشه دامن گرفته اسب وار.
مولوی.
کودکان را حرص می آرد غرارتا شوند از ذوق دل دامن سوار.
مولوی.
گر ز جولان بازماند آسمان طفل طبعخاکدان دهر را دامن سواری گو مباش.
صائب.
از صف مردان جگرداری نمی آید برون ورنه گردون کودک دامن سواری بیش نیست.
صائب ( از آنندراج ).