دامغه
لغت نامه دهخدا
دامغه. [ غ ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان باوی بخش مرکزی شهرستان اهواز واقع در 12هزارگزی جنوب خاوری اهواز و 4هزارگزی خاوری راه آهن اهواز به بندر شاهپور. دشت است و گرمسیر و دارای 400 تن سکنه. آب آن از چاه است و محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری است و راه آن در تابستان اتومبیل رو است. آثار قلعه خرابه کهن در نزدیک این آبادی وجود دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).
فرهنگ فارسی
دهی است از دهستان باوی بخش مرکزی شهرستان اهواز
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. جراحتی که تا مغز سر برسد.
دانشنامه اسلامی
پیشنهاد کاربران
دامغه صدمه یا جراحتی است که کیسه مغز را پاره کند