دامساز

لغت نامه دهخدا

دامساز. ( نف مرکب ) سازنده دام. صانع دام. سازنده آلت گرفتار ساختن حیوان یا آلت شکار کردن او. || مجازاً حیله گر. اسباب چین. پاپوش دوز. فریبنده. مزوّر. گربز. گرفتارکننده. بمکر برآینده :
برآراست گرسیوز دامساز
سری پر ز کینه دلی پر ز آز.
فردوسی.

فرهنگ عمید

۱. سازندۀ دام، کسی که دام درست می کند یا دام می گستراند.
۲. [مجاز] آن که دیگری را با مکر و فریب گرفتار سازد، حیله گر و فریب دهنده.

پیشنهاد کاربران

بپرس