دام گسستن. [ گ ُ س َ ت َ ] ( مص مرکب ) کندن دام. از جای برآوردن دام. درهم نوردیدن و فرودریدن دام : چه خاک بر سر بی طاقتی کنم یا رب مراکه دام گسست و شکار رفت بگرد.صائب ( از آنندراج ).