دامپزشکی

/dAmpezeSki/

معنی انگلیسی:
veterinary

لغت نامه دهخدا

دامپزشکی. [ پ ِ زِ ] ( حامص مرکب ) بیطاری. عمل دام پزشک. بیطرة. || ( اِ مرکب ) آنجا که نظارت بر کار دام پزشک کنند. آنجا که بر اعمال دام پزشک بنگرند که بدانجا و طرق معالجت دام و بیطاری آموزند: بنگاه دامپزشکی. اداره دامپزشکی. دانشکده دامپزشکی.

فرهنگ فارسی

معالجه امراض جانوران بیطاری .

فرهنگ عمید

۱. شغل و عمل دامپزشک، بیطره.
۲. (اسم ) محلی که در آن دربارۀ امراض جانوران مطالعه و تحقیق می کنند: دانشکدۀ دامپزشکی.
۳. (اسم، حاصل مصدر )رشته ای دانشگاهی که روش معالجۀ جانوران بیمار را تعلیم داده و دام پزشک تربیت می کند.

دانشنامه آزاد فارسی

دامپزشکی (veterinary science)
علم بررسی، پیش گیری، و درمان بیماری های حیوانات. در این علم، کالبدشناسی حیوانات، تکثیر، پرورش، و رابطۀ آن ها با انسان بررسی می شود. انجمن سلطنتی جراحان دامپزشک انگلستان، تأسیس شده در ۱۸۸۴، و انجمن دامپزشکی امریکا، تأسیس شده در ۱۸۸۳، از سازمان های حرفه ای فعال در این حوزه اند.

پیشنهاد کاربران

دامپزشکی: [اصطلاح دامپروری] علم شناخت بیماریهای دام جهت پیشگیری، مبارزه، کنترل، ریشه کنی ودرمان این بیماریها، برای جلوگیری ازضایعات وارده به تولیدات دامی وتوسعه بهداشت درجامعه رادامپزشکی می گویند

بپرس