دام طراز

لغت نامه دهخدا

دام طراز. [ طِ ] ( نف مرکب )طرازنده دام. آراینده دام. || دامدار. ( ناظم الاطباء ). تعبیه کننده آلت شکار. صیاد. || منصوبه باز. || رایزن. ( ناظم الاطباء ). || مجازاً مکار. دغاباز. عیّار. فریبنده. گربز. حیله گر. محیل. ج ، دام طرازان. ( از آنندراج ). || اختراع کننده و مدبر. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

طرازند. دام

پیشنهاد کاربران

بپرس