دام داشتن. [ ت َ ] ( مص مرکب ) دامداری. مالک دام بودن. حافظ و نگهبان دام بودن ( در هر دو معنی آلت صید و حیوان اهلی ). || وسیله صید قرار دادن دام و تله : زانکه دین را دام دارد بیشتر پرهیز کن زانکه سوی او چو آمد صید را زنهار نیست.ناصرخسرو.