دام انداختن. [ اَ ت َ ] ( مص مرکب ) تعبیه کردن دام. دام فروگستردن. دام فرونهادن. دام افکندن. دام نهادن. ( آنندراج ). دام چیدن.( غیاث اللغات ). مقابل دام فروچیدن و دام برداشتن.