دالیچو

لغت نامه دهخدا

دالیچو. [ چ ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان مهربان بخش کبودرآهنگ شهرستان همدان. واقع در 76هزارگزی شمال باختری قصبه کبودرآهنگ کنار خاوری شوسه همدان به بیجار. تپه ماهور و سردسیر و دارای 430 سکنه است. آب آن از قناتست و محصول آنجا غلات دیم و آبی و لبنیات و انگور و شغل مردم آن زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان آنجا قالی بافی است و معدن گچ دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان مهربان بخش کبود راهنگ شهرستان همدان

پیشنهاد کاربران

دالی: دالی ارابه ای است که با چهار چرخ که فیلمبردار روی آن سوار می شود وبسته به دکوپاژ از موضوع دور یا نزدیک می شود وهمراه با موضوع یا درتعقیب موضوع حرکت میکند. کارلو یا دالی توسط � پاسترونی� فیلمساز ایتالیایی
...
[مشاهده متن کامل]
اختراع شد. دوربین بر دالی که روی ریل یا روی چرخهای لاستیکی بادی اش حرکت می کند، سوارشده، صحنه های حرکتی به نرمی برداشت می شود. اختراع این وسیله موجب تسهیل درفیلمبرداری نماهای حرکتی شد وبعد ازاین اختراع، فیلمهای به اصطلاح شیک وتمیز تولید ( اصطلاح سینمایی

روستای دالیچو مردمی مهربان و با ایمان ودلسوز به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را در خود جا داده هست
دالیچوروستای است که قدمت تاریخی داردروستایی کهن است
دال به معنای عقاب وهم اکنون نیز این عقابهای با جسته بزرگ وجود دارد و چو که چو نیست وجو است که به خاطرها روان آبهای زیاد وجوبها می باشد نامگذاری شده است معنای واقعی کلمه دالیجو همین می باشد

بپرس