دالی کردن

لغت نامه دهخدا

دالی کردن. [ دال ْ لی ک َ دَ ] ( مص مرکب ) نوعی بازی دادن کودکان خاصه کودکان خردسال و شیرخواره را با پنهان کردن خود یا سر خویش پشت حاجبی و سپس ظاهر کردن و ادا کردن کلمه «دالی ». پنهان کردن سر پشت دیواری یا کاخالی و سپس بیرون کردن و گفتن «دالی » برای خندانیدن کودکان. || بدیدار کسی رفتن و زود بازگشتن. آمدن نزد کسی یا جائی و زود رفتن. دیداری سخت کوتاه مدت کردن. زودرفتن از جائی خاصه در دیدار دوستی یا خویشاوندی. درمدتی نهایت کوتاه از کسان یا آشنایان دیدار کردن.

فرهنگ فارسی

پنهان کردن سر پشت دیواری یا کاخالی و سپس بیرون کردن و گفتن دالی برای خندانیدن کودکان

پیشنهاد کاربران

بپرس