دالاندار. ( نف مرکب ) خداوند و مالک و دارنده دالان. حافظ دالان ، و دالان بازار تنگ است که بردوسو دکان دارد. نگهبان سرا یا تیمچه یا بازار تنگ سرپوشیده ، مناسبت آنکه مقیم دالان کاروانسرا و تیمچه و بازار است و خروج اشخاص و اجناس را مراقبت دارد.
فرهنگ فارسی
( صفت ) محافظ کاروانسرا سرایدار کاروانسرا .
فرهنگ معین
(ص فا. ) محافظ کاروانسرا.
فرهنگ عمید
نگهبان کاروان سرا که در دالان کاروان سرا می نشیند و مراقب ورود و خروج مردم و اجناس است، سرایدار.