نشان هاضمه طباخ و نام دافعه کناس
کزاینها قوت افزاید برای قوت چار ارکان.
ناصرخسرو.
قوت دافعه اندر لیفهاست که از پهنا نهاده است. ( ذخیره خوارزمشاهی ). بدین دو وجه تری های فزونی اندر دماغ بسیار گردد و قوت دافعه بجهد خویش آن فزونی را دفع کند، زکام و نزله تولدکند. ( ذخیره خوارزمشاهی ). || ( اِ ) رودبار. || نهر جاری. || توجبه. ( منتهی الارب ). توجبه. سیل. || زمین نشیب نرم که در آن آب رود افتد. ج ، دوافع. ( منتهی الارب ).