داغی شدن. [ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) اثر داغ گرفتن بر اندام. در عداد داغداران در آمدن آدمی یا حیوان. || عیب دار شدن. معیوب شدن. || شهرت یافتن. رسوا گشتن. || کهنه شدن و ازاین جهت است که کهنه را داغینه گویند. ( آنندراج ).