داغونی

لغت نامه دهخدا

داغونی. ( ص نسبی )( منسوب به داغون ) نسبتی مر اهل مرو را و آنان بدان کس که بیع مکاعب و مداسات کند نسبت داغونی دهند. بدین نسبت مشهورست از دانشیان ابومحمد عبداﷲبن محمدبن ابراهیم بن یزید الداغونی. شیخی فاضل و ثقه و مأنوس وآشنا بحدیث. وی از محمدبن ابراهیم بن سعید بوشنجی و ابوعلی صالح بن محمد بغدادی و از وی ابوالهیثم محمدبن مکی کشمیهنی ادیب و ابواسحاق ابراهیم بن محمدبن محمدمزکی روایت کند. ( سمعانی ) ( لباب الانساب ج 1 ص 406 ).

فرهنگ فارسی

نسبتی مراهل مرو را و آنان بدان کس که بیع مکاعب و مداسات کند نسبت داغونی دهند

پیشنهاد کاربران

بپرس