داغ چیدن. [ دَ ] ( مص مرکب )پهلوی هم قرار دادن نشان و علامت داغ. چندین نشان داغ نزدیک هم پیدا آوردن. داغ بر هم چیدن : کند سینه خویش را پهن باغ که چیند بر آن نعل رخش تو داغ.ظهوری.