داغ نشاندن. [ ن ِ دَ ] ( مص مرکب ) قرار دادن داغ. داغ کردن : بزم صحبت گرم خواهی شمع آیین برفروزداغ را در سینه بنشان ناله را آواز کن.مخلص کاشی.