دیکشنری
مترجم
بپرس
داغ خوردن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
داغ خوردن. [ خوَرْ / خُرْ دَ ] ( مص مرکب ) داغ شدن. دارای داغ گشتن. اثر داغ یافتن عضوی.
فرهنگ فارسی
داغ شدن
پیشنهاد کاربران
داغ خوردن ؛ داغ و علامت زده شدن.
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها