داغ برروی. [ ب َ ] ( ص مرکب ) داغ بررو. کنایه از غلام و پرستار. ( آنندراج ) : حبش داغ برروی فرمان اوست سیه پوشی زنگ ز افغان اوست.نظامی.رجوع به ترکیبات کلمه داغ و نیز رجوع به مجموعه مترادفات ص 257 شود.