دیکشنری
مترجم
بپرس
داعب
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
داعب. [ ع ِ ] ( ع ص ) آبی که برجهد در جریان. || مزاح کننده. لاعب با مزاح. ( منتهی الارب ).
فرهنگ فارسی
آبیکه بر جهد در جریان
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها