داستان های عشقی هزار و یک شب ( به ایتالیایی: Il fiore delle Mille e una notte ) یا به طور خلاصه ، هزار و یک شب عنوان فیلمی ایتالیایی در ژانر درام و اروتیک به کارگردانی پیر پائولو پازولینی در سال ۱۹۷۴ است. عنوان اصلی فیلم به ایتالیایی به معنی گل هزار و یک شب می باشد.
... [مشاهده متن کامل]
فیلم اقتباسی از داستان های هزار و یک شب است. قهرمان فیلم فرانکو مرلی، جوان سیسیلی بود که توسط پازولینی برای فیلم انتخاب شد. بخش هایی از فیلم در ایران اصفهان آثار تاریخی آن فیلم برداری شده است.
داستان اصلی فیلم درباره نوجوانی به نام نورالدین ( فرانکو مرلی ) است که اسیر عشق کنیزی به نام زمرد ( اینس پله گرینی ) می شود. از آنجا که ارباب زمرد او را در انتخاب ارباب بعدیش آزاد گذاشته است، او نورالدین را انتخاب می کند و این باعث حسادت مردی می شود که قصد خرید زمرد به هزار دینار را داشت. از این رو با دسیسه نوکرش علی "پسر چشم آبی" به نورالدین دوا می خورانند و او به خواب می رود و زمرد را می دزدند، نورالدین با کمک بانوی شهر و پرداخت بهای آن که رابطه با اوست، محل زندانی شدن زمرد را پیدا می کند ولی شب هنگام و موقع فرار به خواب می رود و یک دزد از چهل دزد بغداد با برداشتن عمامه نورالدین خود را به جای او جا می زند و زمرد را برای بار دوم می دزد و او را به پیرمردی می سپارد و خود می رود تا بقیه دزدان را بیاورد، تا به وصال زمرد برسند، ولی زمرد با گول زدن پیرمرد فرار می کند. زمرد با لباس مردانه به سرزمینی می رسد که پادشاه خود را ازدست داده اند و منتظر ورود اولین مرد به سزمین شان هستند، که او را به پادشاهی برگزینند. زمرد که به اجبار باید با دختر پادشاه مرده ازدواج کند، داستان را با او در میان می گذارد و قرار می شود این راز بین آنها بماند. آنها مهمانی باشکوهی می گیرند و قرار میشود مردمان آن شهر از غذاهای مهمانی نخورند تا غریبه هایی که به شهر می آیند شناسایی شده و زمرد بتواند نورالدین را پیدا کند. اولین نفری که وارد شهر می شود علی است و با خوردن غذا و لو رفتن اعدام می شود. دومین نفر نیز همان دزد بغداد است که او هم به همان سرنوشت دچار می شود . در نهایت نورالدین در طول مسافرت و پس از رابطه با دختران بسیار و شنیدن داستان های هزار و یکشب از زبان آنها به شهر وارد می شود. نورالدین ابتدا فکر می کند پادشاه قصد تجاوز به او را دارد ولی می فهمد که در آغوش عشق خود زمرد است .
... [مشاهده متن کامل]
فیلم اقتباسی از داستان های هزار و یک شب است. قهرمان فیلم فرانکو مرلی، جوان سیسیلی بود که توسط پازولینی برای فیلم انتخاب شد. بخش هایی از فیلم در ایران اصفهان آثار تاریخی آن فیلم برداری شده است.
داستان اصلی فیلم درباره نوجوانی به نام نورالدین ( فرانکو مرلی ) است که اسیر عشق کنیزی به نام زمرد ( اینس پله گرینی ) می شود. از آنجا که ارباب زمرد او را در انتخاب ارباب بعدیش آزاد گذاشته است، او نورالدین را انتخاب می کند و این باعث حسادت مردی می شود که قصد خرید زمرد به هزار دینار را داشت. از این رو با دسیسه نوکرش علی "پسر چشم آبی" به نورالدین دوا می خورانند و او به خواب می رود و زمرد را می دزدند، نورالدین با کمک بانوی شهر و پرداخت بهای آن که رابطه با اوست، محل زندانی شدن زمرد را پیدا می کند ولی شب هنگام و موقع فرار به خواب می رود و یک دزد از چهل دزد بغداد با برداشتن عمامه نورالدین خود را به جای او جا می زند و زمرد را برای بار دوم می دزد و او را به پیرمردی می سپارد و خود می رود تا بقیه دزدان را بیاورد، تا به وصال زمرد برسند، ولی زمرد با گول زدن پیرمرد فرار می کند. زمرد با لباس مردانه به سرزمینی می رسد که پادشاه خود را ازدست داده اند و منتظر ورود اولین مرد به سزمین شان هستند، که او را به پادشاهی برگزینند. زمرد که به اجبار باید با دختر پادشاه مرده ازدواج کند، داستان را با او در میان می گذارد و قرار می شود این راز بین آنها بماند. آنها مهمانی باشکوهی می گیرند و قرار میشود مردمان آن شهر از غذاهای مهمانی نخورند تا غریبه هایی که به شهر می آیند شناسایی شده و زمرد بتواند نورالدین را پیدا کند. اولین نفری که وارد شهر می شود علی است و با خوردن غذا و لو رفتن اعدام می شود. دومین نفر نیز همان دزد بغداد است که او هم به همان سرنوشت دچار می شود . در نهایت نورالدین در طول مسافرت و پس از رابطه با دختران بسیار و شنیدن داستان های هزار و یکشب از زبان آنها به شهر وارد می شود. نورالدین ابتدا فکر می کند پادشاه قصد تجاوز به او را دارد ولی می فهمد که در آغوش عشق خود زمرد است .