ز جود تو من از گیتی بنعمت داستان بودم
بحکمت مر مرا همچون فریدون داستان کردی.
رودکی ( از آنندراج ).
بباید بدین بود همداستان که من داستانم بدین داستان.
فردوسی.
زهی خسروی کز بزرگی و مردی میان همه خسروان داستانی.
فرخی.
منم رامین که شاه بیدلانم ز مهر تو بگیتی داستانم.
فخرالدین اسعد ( ویس و رامین ).
و پسر او ونداد هرمزبن الندا که صیت مردانگی او داستان است. ( تاریخ طبرستان ج 1 ص 91 ).در عشق داستانم و بر تو بنیم جو
بازیچه جهانم و بر تو بنیم جو.
خاقانی.
منعم روی زمین کوست بعدل و سخاچون علی و چون عمر گرد جهان داستان.
خاقانی ( دیوان چ عبدالرسولی ص 366 ).
هم ببخشودی دلت گر باخبر بودی از آنک.حال من در دست مجلس داستان است از غمت.
خاقانی.