دارکان
لغت نامه دهخدا
دارکان. [ رَ ] ( اِخ ) قریه ای در یک فرسنگی مرو که گروهی از اهل علم از آن برخاسته اند مانند علی بن ابراهیم سلمی ، ابوالحسن مروزی دارانی... ( معجم البلدان ). از بخشهای شهر قدیم طوس. ( نخبةالدهر دمشقی ص 225 ). رجوع به دارگان شود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید