داروگ

دانشنامه عمومی

«داروگ» از مشهورترین اشعار نیما یوشیج است. این شعر در دو بند و ده سطر سروده شده است.
خشک آمد کشتگاه من در جوار کشت همسایه. گرچه می گویند: «می گریند روی ساحل نزدیک سوگواران در میان سوگواران. » قاصد روزان ابری، داروگ! کی می رسد باران؟
بر بساطی که بساطی نیست در درون کومهٔ تاریک من که ذره ای با آن نشاطی نیست و جدار دنده های نی به دیوار اتاقم دارد از خشکیش می ترکد - چون دل یاران که در هجران یاران - قاصد روزان ابری، داروگ! کی می رسد باران؟
نیما یوشیج ( ۱۲۷۶–۱۳۳۸ ) شاعر معاصر ایرانی و بنیان گذار شعر نوی فارسی است. او با شعر «افسانه» ( ۱۳۰۱ ) نوعی جهان بینی نو را به ادبیات فارسی و حتی فرهنگ ایرانی وارد ساخت که تا پیش از آن سابقه نداشت. با این حال، عملاً با شعر «ققنوس» ( ۱۳۱۶ ) ، شعر نوی فارسی متولد شد، زیرا اولین بار در این شعر، مدلولی جدید با دالی جدید پیوند خورد و پدیده ای نو شکل گرفت. نیما نخستین آثار خود را در اواخر دوران مشروطه و سال های آغازین حکومت رضاشاه سرود یا منتشر کرد. از سال ۱۳۰۶ تا ۱۳۱۵ هیچ شعری از او منتشر نشد تا اینکه در سال ۱۳۱۶ سرایش و چاپ آثارش را از سر گرفت و شعر مهم «ققنوس» را خلق کرد. از ۱۳۱۶ تا ۱۳۲۷، نیما انواع قالب های شعری را آزمود. او در دورهٔ پایانی عمرش، یعنی از ۱۳۲۸ تا ۱۳۳۷، عمدتاً به سرایش و چاپ اشعار آزاد یا نیمایی پرداخت. [ ۱]
محمد رضا شجریان داروگ را در آلبوم بت چین اجرا کرده است. «داروگ» همچنین یکی از قطعات آلبوم ری را از سهیل نفیسی است. [ ۲] احمد شاملو هم این شعر را در آلبوم شعرهای نیما دکلمه کرده است. [ ۳]
↑ دربارهٔ تاریخ سرایش شعرهای نیما اختلاف نظر وجود دارد. برای اطلاعات بیشتر نگاه کنید به مناقشه ها درباره نیما یوشیج.
عکس داروگ
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

قورباغه درختی
داروگ در مازندران به معنای قورباغه ی درختی نیست و فقط معنای تحت اللفظی آن قورباغه ی درختی است.
داروگ اشاره ای کنایی به نوعی جیرجیرک دارد که در عصرهای ابری تابستان روی شاخه ی درختان می نشیند و صدایش با صدای جیرجیرک معمولی فرق دارد. صدای بمی دارد که ریتم آهسته ای دارد و به صدای قاق قاق قاق. . . شبیه است. در مقابل، صدای جیرجیرک معمولی تند و زیر و پیوسته است.
...
[مشاهده متن کامل]

ما بومیان نور و کجور معتقدیم وقتی داروگ می خواند خبر از بارانی زودرس می دهد.
امیرمحمد اعتمادی رمان نویس مازندرانی

نماد قاصد و سرسبزی و طراوت که در اصل همان قورباغه درختی است
جالبه در زبان محلی ما در چهار محال و بختیاری به قورباغه می گوییم"بَغ" که فکر می کنم با" وَگ" در زبان مازندرانی قرابت تلفظی داره.
در انگلیسی frogهستش پس معادلش میشه:
معنی: قلاب، قورباغه، وزغ، غوک، خرک ویلن
معانی دیگر: ( برجستگی شاخی و مثلث شکل در نیمه ی خلفی زیر سم اسب ) میان سم، ( حلقه یا قلاب روی کمر بند که شمشیر یا سر نیزه را از آن می آویزند ) شمشیر آویز، سرنیزه آویز، ( حلقه ی قیطانی که دکمه ی لباس در آن جا می افتد ) مادگی قیطانی، ( زبانه ای که روی ریل راه آهن کار می گذارند تا در دو راهی ها از خارج شدن چرخ ها از ریل جلوگیری کند ) زبانه ی ریل، چرخ نگهدار، ( ویولون ) چوب آرشه، ( خودمانی - تحقیر آمیز ) مرد فرانسوی، وزه، قورباغه گرفتن
...
[مشاهده متن کامل]

داروگ در زبان تبری مازندرانی به معنای قورباغه درختی است. دار در زبان تبری یعنی درخت و وگ یعنی قورباغه، بدلیل سرودن شعری با این نام توسط نیما یوشیج مازندرانی، این کلمه امروزه وارد فارسی نیز شده است.
( darvag )
قورباغه درختی
قاصد روزان ابری
قاصد روز های ابری
قورباغه های درختی ( Hylidae ) خانواده ای از قورباغه ها هستند.
قورباغه های درختی را در مازندران داروَگ ( داروک ) می گویند.
دار به معنی درخت و وگ به معنی قورباغه است .
در مازندران می گویند چون قورباغه درختی بخواند، نشان روز بارانی است
قورباغه درختی . بر ابر باورهای ساکنان شمال ایران خواندن این نوع قرباغه نشان از در پی بودن بارش باران است.
خشک آمد کشتگاه من
در جوار کشت همسایه
گرچه می گویند : « می گریند روی ساحل نزدیک
...
[مشاهده متن کامل]

سوگواران در میان سوگواران. »
قاصد روزان ابری، داروگ! کی می رسد باران؟
بر بساطی که بساطی نیست
در درون کومه ی تاریک من که ذره ای با آن نشاطی نیست
و جدار دنده های نی به دیوار اطاقم دارد از خشکیش می ترکد
- چون دل یاران که در هجران یاران -
قاصد روزان ابری، داروگ! کی می رسد باران؟

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس