لغت نامه دهخدا
دارباز. ( نف مرکب ) ریسمان باز که بر چوب بلند سوار شود و بازی کند و بندباز و رسن باز و ساروباز نیز گفته اند. چه سارو رسنی است از لیف خرما. ( انجمن آرا ).
فرهنگ معین
(ص فا. ) = داربازنده : کسی که روی ریسمان حرکات جالب انجام دهد، بندباز، ریسمان باز.
فرهنگ عمید
کسی که در بلندی روی ریسمان راه برود و بازی کند، ساروباز، بندباز، رسن باز.