دارای


معنی انگلیسی:
ant _, arian _, ate, be-, en _, of, ic _, in, ous _, tious _

فارسی به عربی

فی

پیشنهاد کاربران

دارنده. [ رَ دَ / دِ ] ( نف ) مالک. کسی که چیزی به او تعلق دارد :
که او داد برنیک و بد دستگاه
که دارنده آفتابست و ماه.
فردوسی.
دارای سپهر و اخترانش
دارنده نعش و دخترانش.
نظامی.
|| نگهبان. نگهدارنده :
...
[مشاهده متن کامل]

همیدون به بندش همی داشتند
بر او چند دارنده بگماشتند.
اسدی.
|| ( اِخ ) خدای تعالی :
سپهبد بدارنده سوگند خورد
کزین دژ برآرم بخورشید گرد.
فردوسی.
اگر خواهم از زیردستان خراج
ز دارنده بیزارم و تخت و تاج.
فردوسی.
جهانجوی و گردی و یزادن پرست
مداراد دارنده باز از تو دست.
فردوسی.

شامل
شاملِ
حائز
حامل، حائز ، واجد
حاوی

بپرس