دار فنا. [ رِ ف َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) این جهان. دنیا : زی گوهر باقی نکند هیچ کسی قصدکز کوردلی شیفته بردار فنا اند.ناصرخسرو.ای دوست بپرسیدن حافظ قدمی نه زان پیش که گویند که از دار فنا رفت.حافظ.رجوع به دار فانی و دارالفناءشود.