دار فانی

لغت نامه دهخدا

دار فانی. [ رِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) سرای ناپایدار. کنایت از این جهان. دنیا. رجوع به دار و دارالفتا شود.

فرهنگ فارسی

سرای ناپایدار

جدول کلمات

گار

پیشنهاد کاربران

دار فانی
به معنی مکافات عمل در این جهان، قانون عمل و عکس العمل، پس دادن عکس العمل اَعمال انجام داده شده فرد، خوب یا بد برای این جهانی که در آن زندگی کرده، برای هر جاندارش، چه حیوان و چه انسان و چه گیاه، و سنگ، قاعدتاً در این جهان و نه در جهان دیگر.
این دنیا؛خانه ای که پایدار نیست
دنیا

بپرس