دیکشنری
مترجم
بپرس
دادبخشی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
دادبخشی. [ ب َ ] ( حامص مرکب ) عمل دادبخش :
ستمدیده را دادبخشی کنم
شب تیرگان را درخشی کنم.
نظامی.
فرهنگ عمید
عمل دادبخش، عدل وداد.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها