داد و قال

/dAdoqAl/

برابر پارسی: داد و فریاد، داد و بیداد

لغت نامه دهخدا

داد و قال. [ دُ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) داد و فریاد. هیاهو. فریاد و فغان.

فرهنگ فارسی

(اسم ) داد و فریاد قیل و قال

فرهنگ معین

(دُ ) [ فا - ع . ] (اِمر. ) داد و فریاد، قیل و قال .

واژه نامه بختیاریکا

جنگ و قال؛ سر آواز سرآجلِه

پیشنهاد کاربران

بپرس