داد و ستدی


معنی انگلیسی:
marketable

لغت نامه دهخدا

داد و ستدی. [ دُ س ِ ت َ ] ( ص نسبی ) منسوب به داد و ستد. قبض و اقباضی. تصرفی. بده بستانی : سایر سرکارات خرج ارقام مناصب و ملازمت و احکام تیولات و همه سالجات و تنخواه براتی و انعام و سیورغالات و معافیات و غیره وجوهات داد و ستدی دفتررا ثبت مینمودند. ( تذکرةالملوک چ دبیرسیاقی ص 18 ).

فرهنگ فارسی

منسوب به داد و ستد

پیشنهاد کاربران

بپرس