دیکشنری
مترجم
بپرس
داد طلبی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
دادطلبی. [ طَ ل َ ] ( حامص مرکب ) عمل دادطلب. تظلم. دادخواهی. || دادستانی. ستاندن داد مظلوم از ظالم.
فرهنگ فارسی
عمل داد طلب . داد خواهی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها