داخل نشدنی

مترادف ها

impenetrable (صفت)
پوشیده، غیر قابل رسوخ، سوراخ نشدنی، داخل نشدنی، نفوذ نکردنی، درک نکردنی

فارسی به عربی

منیع

پیشنهاد کاربران

بپرس