داجی

لغت نامه دهخدا

داجی. ( ع ص ، اِ ) داج. تاریک. داجیة. || عیش خفیض. ( از اقرب الموارد ). عیش پست و دون. ( ناظم الاطباء ). داجیة.

فرهنگ فارسی

تاریک

پیشنهاد کاربران

منم نام یکی از دوستام رو گذاشتم داجی که اسمش سپهره
بازرگان، تاجر
کسی که استر و چاپار به کرایه دهد.

بپرس