داجی. ( ع ص ، اِ ) داج. تاریک. داجیة. || عیش خفیض. ( از اقرب الموارد ). عیش پست و دون. ( ناظم الاطباء ). داجیة.
منم نام یکی از دوستام رو گذاشتم داجی که اسمش سپهرهبازرگان، تاجرکسی که استر و چاپار به کرایه دهد.+ عکس و لینک