دات

لغت نامه دهخدا

دات. [ ت َ ] ( اِ ) در فرس هخامنشی و اوستا به معنی قانون است و همین کلمه است که در فارسی «داد» گردیده است. ( فرهنگ ایران باستان ج 1 ص 57 ).

دانشنامه عمومی

دات (زبان توصیف گراف). دات ( انگلیسی: DOT ) یک زبان توصیف گراف است. نمودارهای دات اغلب با پسوند gv. یا dot. ذخیره می شوند. پسوند gv بیشتر ترجیح داده می شود تا با پسوند نسخه های قدیمی مایکروسافت ورد ( نسخه های پیش از سال ۲۰۰۷ ) که dot بود، اشتباه نشود.
برنامه های مختلف می توانند فایل های DOT را پردازش کنند مانند dot, neato, twopi, circo, fdp، و sfdp که می توانند فایل DOT را بخوانند و به شکل گرافیکی نمایش دهند. برخی دیگر، مانند gvpr, gc, acyclic, ccomps, sccmap, و tred، فایل DOT را می خوانند و محاسبات را روی نمودار نشان می دهند. در نهایت، برخی دیگر مانند lefty, dotty، و grappa یک رابط تعاملی فراهم می کنند. ابزار GVedit یک ویرایشگر متن را با نمایش دهندهٔ تصویر غیرتعاملی ترکیب می کند. اکثر برنامه ها بخشی از بسته Graphviz هستند یا از آن استفاده می کنند.
در ساده ترین حالت، می تواند برای توصیف یک گراف بدون جهت مورد استفاده قرار گیرد. یک گراف بدون جهت روابط ساده بین اشیا، مانند دوستی بین مردم را نشان می دهد. کلمات کلیدی گراف برای شروع یک گراف جدید استفاده می شود و گره های درون گیومه توضیح داده می شوند. یک خط تیره ( - ) برای نشان دادن روابط بین گره ها استفاده می شود.
// خط نقطه و نام گراف اختیاری ست graph graphname { a - - b - - c; b - - d; } گراف جهت دار مشابه گراف های بدون جهت، DOT می تواند گراف های جهت دار مانند فلوچارت و درخت های وابستگی را توصیف کند. ساختار برای گراف های بدون جهت مشابه است، به جز کلید واژه digraph برای شروع گراف استفاده می شود و یک پیکان ( - > ) برای نشان دادن روابط بین گره ها استفاده می شود.
digraph graphname { a - > b - > c; b - > d; } گراف دارای ویژگی ویژگی های مختلفی را می توان برای نمودارها، گره ها و یال ها در فایل DOT اعمال کرد. این ویژگی ها می توانند جنبه هایی مثل رنگ، شکل و سبک های خط را کنترل کنند. برای گره ها و یال ها، یک یا چند جفت صفت - ارزش بعد از یک متن و قبل از نقطه و ویرگول ( که اختیاری است ) قرار می گیرند. ویژگی های نمودار به عنوان جفت های صفت - ارزش پایین عنصر گراف مشخص می شوند، که در آن ویژگی های چندگانه با یک کاما یا با استفاده از چند مجموعه از براکت جدا می شوند، در حالی که مشخصه های گره پس از یک متن حاوی تنها نام گره، قرار داده می شوند، اما نه روابط بین نقاط.
عکس دات (زبان توصیف گراف)عکس دات (زبان توصیف گراف)عکس دات (زبان توصیف گراف)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

(یا: داد؛ داتیس ) از سرداران مادی داریوش اول در نبرد ماراتون . در ۴۹۰پ م، وقتی ایرانیان از آتنی ها در نبرد ماراتون، شکست خوردند، به کشتی های خود پناه بردند و دات از راه دریا به آسیا عقب نشست .

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس کتاب فرهنگ واژه های اوستا
لینک کتاب فرهنگ واژه های اوستا
قرار می می دهم چون واژه درش دوستان می تواند بررسی کنید و ببینید
واژه ی دات. [ ت َ ] ( اِ ) در فرس هخامنشی و اوستا به معنی قانون است و همین کلمه است که در فارسی �داد� گردیده است. ( فرهنگ ایران باستان ج 1 ص 57 ) .
...
[مشاهده متن کامل]

منبع . لغت نامه دهخدا
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

داتداتداتدات
منابع• https://archive.org/details/1_20221023_20221023_1515
دات ( داتان ) : قانون
داتانی : قانونی
داتان ها : قوانین
دادستان ( داتستان ) : دادگاه ، جایگاه قانون
کانتر کیوان اکان تاماتا
دات: قانون.
داد: عدالت.
زیرا که دات، داد می آورد یعنی قانون، عدالت می آورد.
داتَ؛واژه پارسی=قانون
.