دائوا

لغت نامه دهخدا

دائوا. [ ءِ ] ( اِ ) در زبان زند اوستا به معنی دیو است که اهریمن و شیطان باشد.دئوا. دئو. رجوع به دئو [ دَ ءِ وَ ] و دیو شود.

پیشنهاد کاربران

دائوا یا دئوا ( اوستایی: 𐬛𐬀𐬉𐬎𐬎𐬀 daēuua, دوا سانسکریت: देव deva ) یکی از واژه های کهن و قدمت آن به دوران آریاییان می رسد. دیوان گروهی از پروردگاران آریائی بوده اند. پس از جدائی ایرانیان از هند اروپاییان و ظهور زرتشت پروردگاران مشترک قدیم یعنی دائوا که مورد پرستش هندوان بودند، نزد ایرانیان گمراه کنندگان و شیاطین خوانده شدند. چنان که در آئین مزدیسنا کلاً به مردم بدمنش هم گفته می شود. به این خاطر واژه دیو که ریشه در واژه دائوا دارد در فارسی امروز به معنی موجودی پلید و منفی دانسته می شود. واژهٔ دیو در اوستا به صورت دَئوَ و در پهلوی دِو و در فارسی دیو گفته می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

دوا ( به سانسکریت: देव ) در دین هندوئیسم به معنی خدا و الوهیت است. در هندوئیسم مدرن می توان آن را آزادانه درباره هر موجود خیرخواه خارج از جهان مادی به کار برد. دیوها همچنین نابرادری اسوراها به شمار می آیند که قدرتی هم پایه دارند. دیوها همواره با اسوراها در حال جنگ هستند.
در زبان هند باستان دوا یا دِوَ یا دَئوه به معنی فروغ و روشنائی و نام خداست. اشتقاق این واژه در میان اقوام آریائی نیز معنی خدا دارد چنان که در یونانی زئوس و در لاتینی دَئوس در فرانسه دی اُ و در انگلیسی دِئیتی و در ایرلندی دیا بکار می رود.
دِوی ( به سانسکریت: देवी ) و ( به انگلیسی: Devī ) برابر ایزدبانو است؛ این واژه در آئین هندو به جای شاکتی یا نمود مادینه خداوند به کار می رود. او همتای مادینه ای است، که بدون وی، نمود نرینه، که نمایانگر هوشیاری و پرواگری است، ناتوان و ناپایاست. دِوی، گوهر و هسته همه ایزدبانوان هندوست. سه نمودگار شناخته شده مادر جاودانه در آئین هندو، لاکشمی ( خدای دارایی و توانگری ) ، پارواتی ( خدای مهر و امید مینوی ) و سرسوتی ( خدای دانش، شناخت و هنر ) هستند.

دائوادائوادائوادائوا
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/دائوا

بپرس