[ویکی فقه] دائمه مطلقه با عرفیه عامه در شکل دوم، یکی از ضروب منتج قیاس مختلط در شکل دوم است.
«قیاس مختلط» قیاسی است که صغرا و کبرای آن از قضایای موجهه ترکیب یافته باشد. یکی از ضروب منتج قیاس مختلط در شکل دوم عبارت است از: اختلاط قضیه دائمه مطلقه (صغرا) با عرفیه عامه (کبرا).
قواعد استخراج نتایج
بعضی از منطق دانان شیوه های استخراج نتایج قضایای موجهه شکل دوم را در چهار قاعده منضبط کرده اند: ۱. قاعده اول: اگر یکی از دو مقدمه قیاس، ضروریه یا دائمه باشد نتیجه، دائمه مطلقه خواهد بود. ۲. قاعده دوم: هر گاه هیچ یک از دو مقدمه دائمه یا ضروریه نباشد اگر صغرا به قید «لاضرورت» و «لادوام» مقیّد نباشد عین جهتی که در صغرا موجود است به نتیجه نقل می شود. ۳. قاعده سوم: اگر هیچ یک از دو مقدمه دائمه یا ضروریه نباشد و صغرا مرکب، یعنی مقیّد به «لادوام» یا «لاضرورت» باشد، قید، اسقاط و بقیه جهت از صغرا به نتیجه منتقل می شود. ۴. قاعده چهارم: اگر هیچ یک از دو مقدمه دائمه یا ضروریه نباشد و صغرا دارای هر گونه ضرورت غیر دائمه، یعنی ضرورت وصفیه یا وقتیه باشد، ضرورت، اسقاط و نتیجه به بقیه آن جهت موجَّه می شود. بنابراین، نتیجه حاصل از اختلاط قضیه دائمه مطلقه با عرفیه عامه، طبق قاعده اول، دائمه مطلقه خواهد بود؛ مثال: هر انسانی دائماً حیوان است و هیچ سنگی همیشه تا وقتی فاقد شعور هست حیوان نیست؛ پس دائماً هیچ انسانی سنگ نیست.
مستندات مقاله
در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است: • مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد.• قطب الدین رازی، محمد بن محمد، تحریر القواعد المنطقیه فی شرح رسالة الشمسیه.• حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید.
...
«قیاس مختلط» قیاسی است که صغرا و کبرای آن از قضایای موجهه ترکیب یافته باشد. یکی از ضروب منتج قیاس مختلط در شکل دوم عبارت است از: اختلاط قضیه دائمه مطلقه (صغرا) با عرفیه عامه (کبرا).
قواعد استخراج نتایج
بعضی از منطق دانان شیوه های استخراج نتایج قضایای موجهه شکل دوم را در چهار قاعده منضبط کرده اند: ۱. قاعده اول: اگر یکی از دو مقدمه قیاس، ضروریه یا دائمه باشد نتیجه، دائمه مطلقه خواهد بود. ۲. قاعده دوم: هر گاه هیچ یک از دو مقدمه دائمه یا ضروریه نباشد اگر صغرا به قید «لاضرورت» و «لادوام» مقیّد نباشد عین جهتی که در صغرا موجود است به نتیجه نقل می شود. ۳. قاعده سوم: اگر هیچ یک از دو مقدمه دائمه یا ضروریه نباشد و صغرا مرکب، یعنی مقیّد به «لادوام» یا «لاضرورت» باشد، قید، اسقاط و بقیه جهت از صغرا به نتیجه منتقل می شود. ۴. قاعده چهارم: اگر هیچ یک از دو مقدمه دائمه یا ضروریه نباشد و صغرا دارای هر گونه ضرورت غیر دائمه، یعنی ضرورت وصفیه یا وقتیه باشد، ضرورت، اسقاط و نتیجه به بقیه آن جهت موجَّه می شود. بنابراین، نتیجه حاصل از اختلاط قضیه دائمه مطلقه با عرفیه عامه، طبق قاعده اول، دائمه مطلقه خواهد بود؛ مثال: هر انسانی دائماً حیوان است و هیچ سنگی همیشه تا وقتی فاقد شعور هست حیوان نیست؛ پس دائماً هیچ انسانی سنگ نیست.
مستندات مقاله
در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است: • مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد.• قطب الدین رازی، محمد بن محمد، تحریر القواعد المنطقیه فی شرح رسالة الشمسیه.• حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید.
...
wikifeqh: دائمه_مطلقه_با_عرفیه_عامه_در_شکل_دوم