او بیان میکرد با ایشان فصیح
دائماً ز افعال و اقوال مسیح.
مولوی.
دائما
/dA~eman/
برابر پارسی: همواره، پیوسته، همیشه | ( دائماً ) همیشه
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
او بیان میکرد با ایشان فصیح
دائماً ز افعال و اقوال مسیح.
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
دائما: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
نشاکیا noŝākyā ( سغدی )
همواره hamvāre، پیوسته peyvaste، همیشه hamiŝe، همیشگان hamiŝagān ( دری )
نشاکیا noŝākyā ( سغدی )
همواره hamvāre، پیوسته peyvaste، همیشه hamiŝe، همیشگان hamiŝagān ( دری )
شب و روز
راه به راه
لهجه و گویش تهرانی
پشت سرهم، راه و بیراه، زود به زود، پیاپی ، مرتب، بکرات
لهجه و گویش تهرانی
پشت سرهم، راه و بیراه، زود به زود، پیاپی ، مرتب، بکرات
همیشه. . . . مدام. . .
مدام
پی در پی
مادام
پی در پی
مادام