دائم ذاتی. [ ءِ م ِ تی ی ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) اصطلاحی است در منطق و شرح آن اینکه اعتبار دوام از دو گونه کنند: اول آنکه عموم و خصوص میان ضرورت و دوام اعتبار نکنند، بل ملاحظت دوام تنها کنند. و به این اعتبار، یا محمول موضوع را دائم بود بدوام ذات موضوع ، یا بدوام صفت او، و اول یا دائم مطلق بود ازلا و ابداً، و آن آنجا بود که ذات موضوع دائم الوجود باشد مثالش : خدای تعالی عالم است همیشه یا نه چنین بود، یعنی ذات موضوع دائم الوجود نبود. مثالش : انسان حساس است همیشه و این همیشگی نه چون همیشگی اول است و هر دو را دائم ذاتی خوانند، چه در همه اوقات وجود ذات در هر دو صورت حمل حاصل بود و دائم مطلق ، این دو قسم بود. و اما دائم را بدوام وصف موضوع ، عرفی خوانند بسببی که بعد از این بگوئیم و آن یا دائم بود بدوام وصف مطلقا و اعتبار مفارقت و لامفارقت ذات نکنند، یا دائم بود بدوام وصفی که آن وصف مفارق ذات شود در بعضی اوقات ، پس حمل دائم نبود بدوام ذات و اول عرفی عام باشد، و دوم عرفی خاص و اول بر دوم مشتمل بود و بر آنکه دائم بود بدوام وصفی که هرگز مفارق ذات نشود چنانکه در ضروری گفته آمده است و حکم بردوام بحسب شرط که عاید با محمول بود همچنان است بعینه که در ضرورت گفته آمد و اما آنچه بحسب امری خارج از موضوع و محمول بود آن را از اقسام دائمه نشمرند، چه دوام و بودن در بعضی اوقات بحسب وضع لغت متقابلان اند پس بر این تقدیر قضایاء دائمه سه صنف بود: دائم ذاتی ، عرفی عام ، عرفی خاص. و متقدمان اهل این صناعت به اعتبار فرق میان دائم و ضروری التفات نکرده اند و متأخران گفته اند: بر منطقی واجب بود احکام هر یکی علیحده بیان کردن و اگر چه شاید فی نفس الامر هر دو در دلالت متساوی باشند پس کسانی که اعتبار فرق نکنند، ضروری و دائم ذاتی یکی شمرند، و آن را قسمت کنند به دائم مستمرالوجود ازلاً و ابداً، و دائم مشروط بشرط وجودذات موضوع. و همچنین مشروط و عرفی یکی شمرند، چه باعتبار عموم و چه باعتبار خصوص. و اما اگر اعتبار دوام و ضرورت با هم کرده شود، دائم چنانکه گفتیم بر اطلاق عامتر از ضروری بود بر اطلاق. پس مشتمل بود بر ضروری و بر دائم صرف که لاضروری باشد. و در مشروط نیز فرق بود میان وصفی که ضروری بود ذات را، و وصفی که دائم بود ذات را. و همچنین در مشروطه خاص میان لاضرورت وصف ذات را و لادوامش. ( اساس الاقتباس صص 135 - 134 ).
فرهنگ فارسی
اصطلاحی است در منطق و شرح آن اینکه اعتبار دوام از دو گونه کنند .