دهو

لغت نامه دهخدا

دهو. [ دَه ْوْ ] ( اِخ ) یوم دهو؛ از روزهای تازیان است که در آن جنگ واقع شده. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ).

دهو. [ دِ ] ( اِخ ) کوهی است در سراندیب که رهون نیز گویند و آدم چون از بهشت برآمد به آن کوه افتاد. ( ناظم الاطباء ).

دهو. [ دِ ] ( اِخ ) دهی است مرکز دهستان بخش میناب شهرستان بندرعباس. واقع در 15هزارگزی جنوب باختری میناب. سکنه آن 1600 تن. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

دهو. [ دِ ] ( اِخ ) نام یکی از دهستانهای هشتگانه بخش میناب شهرستان بندرعباس. واقع در جنوب میناب ؛ محدود از شمال به دهستان بهمنی ، از خاور به دهستان حومه ، از جنوب به دهستان سیریک ، از باختر به دریای عمان. در ساحل دریا واقع است و هوای آن گرم و مرطوب است و از رودخانه میناب مشروب می شود. جمعیت آن 13266 تن می باشد. ( از فرهنگ جغرافیایی ای__ران ج 8 ).

فرهنگ فارسی

یوم دهو از روزهای تازیان است که در آن جنگ واقع شده .

واژه نامه بختیاریکا

( دُهُو ) پایین
( دُهُو ) دَهن
( دُهُو ) وُرَوُردِن به دهو

دانشنامه عمومی

دهو (میغان). دهو روستایی در دهستان میغان بخش مرکزی شهرستان نهبندان استان خراسان جنوبی ایران است. بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۰ جمعیت این روستا کمتر از ۳ خانوار بوده است. [ ۱]
عکس دهو (میغان)

دهو (میناب). دهو، روستایی در دهستان سرباران بخش تیاب شهرستان میناب در استان هرمزگان ایران است.
این روستا در مسیر جاده میناب به بندر تیاب واقع شده است. فاصله دهو تا مرکز دهستان ( بندر تیاب ) ۶ کیلومتر و تا مرکز بخش و مرکز شهرستان ( شهر میناب ) ۱۵ کیلومتر می باشد.
عکس دهو (میناب)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس