خیگ

واژه نامه بختیاریکا

خیک؛ از پوستهای دباغی شده جهت نگهداری کره و روغن و پنیر و عسل و غیره

مترادف ها

sack (اسم)
کیسه، ساک، جوال، یغما، خیک، خیگ، گونی، غارتگری، پیراهن گشاد و کوتاه، شراب سفید پر الکل و تلخ

skin (اسم)
جلد، پوست، خیک، خیگ، چرم، پوست انسان

goatskin (اسم)
تیماج، پوست بز، خیک، خیگ

pigskin (اسم)
توپ فوتبال، خیک، خیگ، پوست گراز

wineskin (اسم)
خیک، خیگ، مشک شراب

hog skin (اسم)
خیک، خیگ

mussuek (اسم)
خیک، خیگ

mussuk (اسم)
خیک، خیگ

waterskin (اسم)
خیک، خیگ، مشک

water bag (اسم)
خیک، خیگ

water bottle (اسم)
خیک، خیگ

پیشنهاد کاربران

در گویش محلی بهبهان
خیگ: تخم مرغ، تخم پرندگان، تخم خزندگان
و
خیگَی: توپ پینگ پنگ ( خ ی گَ ی ) KHIG�Y
کاربرد دارد

بپرس