خیچ

لغت نامه دهخدا

خیچ. ( اِ ) خویش. خیش. آهن جفت یعنی آهنی که بدان زمین را شیار کنند. ( برهان قاطع ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ).

خیچ. ( اِخ ) دهی است از دهستان تهرود بخش راین شهرستان بم.در 31 هزارگزی جنوب خاوری راین و 8 هزارگزی جنوب شوسه بم به کرمان. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان تهرود بخش راین شهرستان بم . در ۳۱ هزار گزی جنوب خاوری راین و ۸ هزار گزی جنوب شوسه بم به کرمان.

پیشنهاد کاربران

بپرس