دیکشنری
مترجم
بپرس
خیو افکندن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
خیو افکندن. [ خ َ / خیو اَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) تف انداختن. بزق. بسق. بصق. ( یادداشت مؤلف ).
فرهنگ فارسی
تف انداختن بزق
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها