خیلون

لغت نامه دهخدا

خیلون. [ ل ُ ] ( اِخ ) خیلن. از حکمای سبعه یونان. رجوع به خیلن شود.

فرهنگ فارسی

خیلن از حکمای سبعه یونان

دانشنامه عمومی

خیلون ( به یونانی: Χίλων یا Χείλων ) ( ۵۶۰ پ. م ) فرزند داماگتاس، از اهالی لاکدمونی، یکی از کسانی است که نامش در میان فرزانگانِ هفت گانهٔ یونان ثبت شده است. [ ۱] خیلون در خلال پنجاه و پنجمین یا پنجاه و ششمین المپیاد، به عنوان افور انتخاب شد. هنگامی که برادرش به این موضوع، به دلیل اینکه خودش مانند خیلون انتخاب نشده بود، اعتراض کرد، به برادرش گفت: «من بر خلافِ تو می دانم که چگونه در برابرِ بی عدالتی تسلیم شوم».
وی مدعی بوده که همیشه بر اساس قانون عمل کرده و هیچ گاه قانون را زیر پا نگذاشته است؛ اما در یک مورد شک داشت: در دادگاهی بخاطرِ دوستش رای به جانبِ وی داده بود، اما در نهایت دوستش را راضی کرده بود که محکوم را ببخشد. با این عمل هم قانون را رعایت کرده بود و هم دوستش را از دست نداده بود.
خیلون در پیسا، درست هنگامی که به پسرش به دلیل پیروزی در مشت زنیِ المپیک تبریک گفت، در گذشت.
عکس خیلون
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس